شيريندر بارگاه شيرويه ميگويد:
مرا از هنر موي بُد در نهان/كه او را نديدي كس اندر جهان
نمودم همين است آن جادويي/نه از تنبل و مكر و از بد خوئي
بگفت اين و بگشاد چادر ز روي/همه روي ماه و همه مشك موي
نه كس موي او پيش از اين ديده بود/نه از مهتران نيز بشنيده بود
ز ديدار پيران فروماندند/خيو زير لبها برافشاندند
تهمينه در برابر رستم ميگويد:
كس از پرده بيرون نديدي مرا/نه هرگز كس آوا شنيدي مرا
درباره این سایت